کد مطلب:34740
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:20
داستان تقاضاي مشاهده پروردگار از جانب موسي چه بود؟
قرآن نخست ميگويد «ما با موسي(ع) سي شب (يك ماه تمام) وعده گذاشتيم، سپس با ده شب ديگر آن را كامل ساختيم، به اين ترتيب وعده خدا با او در چهل شب پايان يافت». اعراف/142.
«موسي به برادرش هارون گفت در ميان قوم من جانشين من باش و در راه اصلاح آنها بكوش و هيچگاه از روش مفسدان پيروي مكن». اعراف/142.
جمعي از بني اسرائيل با اصرار و تأكيد از موسي(ع) خواستند كه خدا را مشاهده كنند و اگر او را مشاهده نكنند، هرگز ايمان نخواهند آورد، موسي(ع) از ميان آنها هفتاد نفر را انتخاب كرد و همراه خود به ميعادگاه پروردگار برد، در آنجا تقاضاي آنها را به درگاه الهي عرضه داشت، پاسخي شنيد كه همه چيز را براي بني اسرائيل در اين زمينه روشن كرد.
قرآن ميگويد «هنگامي كه موسي(ع) به ميعادگاه ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، عرض كرد پروردگارا خودت را به من نشان ده تا تو را ببينم». اعراف/143.
ولي به زودي اين سخن را از پيشگاه پروردگار شنيد كه «هرگز مرا نخواهي ديد». ولي به كوه بنگر، اگر در جاي خود ثابت ماند مرا خواهي ديد! هنگامي كه خداوند بر كوه جلوه كرد آنرا محو و نابود و همسان با زمين نمود»!
موسي(ع) از مشاهده اين صحنه هولانگيز چنان وحشتزده شد كه «مدهوش به روي زمين افتاد. و هنگامي كه به هوش آمد، عرضه داشت پروردگارا منزهي تو از اينكه با چشم تو را ببينم، من به سوي تو بازگشتم و توبه ميكنم و من نخستين مؤمنانم». اعراف/143.
قصه هاي قرآن
حضرت آيت الله مكارم شيرازي
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.